اى زینب...


اى چکیده فضیلته!

اى عصاره على علیه السلام

اى زینب، اى آینه على نما، اى جلوه دوباره زهرا سلام الله علیها !


این دل، حرارت مودّت تو را چنان در خود احساس مى‏کند، که شیرینى عسل را در ذائقه، و دلنشینى اذان را در گوش، و جان بخشىِ عطر یاس را در مشام!


تو را نه تنها از -روز عاشورا- و لحظه -وداع آخرین- و در سفر شام و قافله سالارى اسیران مى‏شناسیم، بلکه از آنروز که خانه على و دامن فاطمه را با آمدنت روشن و گرم ساختى.


از آن روز، که کودکى خردسال بودى و داغ رحلت جدّت پیامبر و خاک سپارى او را دیدى و خود را به آغوش مادرت فاطمه افکندى و داغ شهادت جانسوز مادرت زهرا سلام الله علیها را چشیدى و پس از شرکت در مراسم غسل و دفن مخفیانه و شبانه مادر به دامانِ عطوفت على علیه السلامپناه بردى .


از آن روز که کنار برادرانت در مدینه مى‏زیستى تا على علیه السلامبه خلافت رسید.

از آن روز که زیر سایه عطوفت‏بار امیرالمؤمنین به سر مى‏بردى، تا آن که شاهد -محراب خونین کوفه- گشتى و کنار بستر امیرالمؤمنین همراه برادرانت نشستى و آخرین وصیت‏هاى پدرت را که با تنى رنجور و رنگى پریده و فرقى شکافته بیان مى‏کرد، شنیدى و اشک ریختى.

از روزى که جگر پاره پاره برادرت امام مجتبى علیه السلام را بر طشت دیدى و سوختى و گریستى، و در تشییع جنازه برادرت، شاهد تیرباران شدى آن تابوت بودى و بر تربت او در بقیع اشک ریختى ولى در غمکده خانه، دل به وجود برادرت حسین علیه السلامخوش داشتى.

از روزى که با همسرت -عبداللَّه بن جعفر- خداحافظى کرده، در رکاب سیدالشهدا علیه السلام ، شبانه سفر عشق را آغاز کردى و از مدینه به -مکه- و از مکه به -کربلا- با پاى دل سفر نمودى.

از روزى که پا به پاى سالار شهیدان، کوه کوه مصیبت را بر شانه صبورى‏ات نهادى و غم عزیزان را تحمّل کردى.

از روزى که به عنوان آموزگار جهاد و صبر، از دریاى خون گذشتى و شهادت هفتاد و دو ستاره را با چشم دیدى و بر پیکر خورشید و حنجر خونین بوسه زدى.

از روزى که دو فرزندت را در عاشورا، به پاى -امامت- فدا کرده، قربانى خدا ساختى.

از روزى که -اسارت- و -شهادت- را، میان خودت و حسین علیه السلام ، تقسیم کردى.


اسیرى بودى آزادى بخش، که آزادى را با اسارت خویش به ارمغان آوردىو آزادى را از -اسارت- آزاد کردى!

در اوج قدرتِ دشمن، على‏وار خطبه خواندى و غرور امویان را درهم شکستى و یزیدیان را به هراس افکندى

پرچم عزّت و کرامت را بر بام زمان به اهتزاز درآوردى و مشعل هدایت شدى.

امروز تا همیشه تاریخ، شرف و شهامت مدیون توست و انسانیت، شاگرد مکتب عفاف و آزادگى تو.

اى دختر زهرا و یادگار على!

پیروان و شیفتگان با افتخار، نام تو را به عنوان یک الگو مى‏برند و سطر سطر زندگانیت را به عنوان درس، مرور مى‏کنند.