وبلاگ زینبیه

السلام علی زینب (س) الصبور الحسین علیه السلام

www.SadSalavat.ir
محل دفن حضرت زینب (س )

محل دفن حضرت زینب (س )

بسم الله الرحمن الرحیم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

همان طور که در تاریخ تولد حضرت زینب علیهاالسلام هم در روز و هم در سال تولد، بین تاریخ ‌نویسان اختلاف نظر دیده مى شود، در مورد تاریخ وفات و محل دفن پیکر مطهر آن جناب نیز اختلاف ، وجود دارد.


البته بدان گونه که در مورد سال تولد وى از روى قراین ، زمان نزدیک به حقیقت را مى توان حدس زد، در تاریخ وفات

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
www.SadSalavat.ir
www.SadSalavat.ir
سخن گفتن حضرت سجاد (ع ) براى مردم

سخن گفتن حضرت سجاد (ع ) براى مردم

بسم الله الرحمن الرحیم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

مردم مدینه گرداگرد حضرت زینب علیهاالسّلام و حضرت سجاد علیه السّلام حلقه زدند و با شیون و زارى ، به عرض تسلیت پرداختند. شدت گریه و ناله تابدان حد بود که مدینه در تمام طول تاریخ خود، هرگز چنان صحنه و منظره اى به خویش ندید، نه قبل از خبر شهادت حسین علیه السلام و نه بعد از آن . مردم مدینه کم و بیش قبل از این شنیده بودند که حسین علیه السّلام یارانش ‍ در کربلا به شهادت رسیده اند، به طورى که قبلاً نیز اشاره شد، کارگزاران بنى امیه مردم را دقیقا در جریان وقایع قرار نداده بودند.

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
www.SadSalavat.ir
www.SadSalavat.ir
راهى شدن کاروان به سوى مدینه

راهى شدن کاروان به سوى مدینه

بسم الله الرحمن الرحیم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

بعد از برپایى مراسم اربعین حسین علیه السّلام در کربلا، کاروان پیام خون شهیدان ، راهى ((مدینه )) شد. پس از طى طریق ، سرانجام کاروان به نزدیک مدینه رسید. حضرت سجاد علیه السلام دستور داد کاروانیان در بیرون شهر، رحل اقامت اندازند و چادرها را برپا کنند و تمامى اهل قافله به استراحت بپردازند؛ زیرا مردم مدینه از ورود آنان اطلاعى نداشتند. و هیچ کس از اهل آنجا دقیقا نمى دانست که در کربلا چه اتفاقى افتاده است .

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
www.SadSalavat.ir
www.SadSalavat.ir
اسرا در مجلس ابن زیاد بخش سوم

اسرا در مجلس ابن زیاد بخش سوم

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

 

یزید سعى مى کند جنایت را به گردن ابن زیاد بیندازد


هرچه از حضور اسرا در مجلس یزید بیشتر مى گذشت و هر اتفاق جدیدى که رخ مى داد، بیشتر از پیش ، باعث ریختن آبروى یزید و اثبات حقانیت سیدالشهداء علیه السّلام مى شد. یزید هرگز تصور نمى کرد مساءله اى پیش بیاید که به ضرر او و حکومتش تمام شود و گرنه هیچ وقت حدود چهارصد نفر از سران شام یا افراد خارجى را به این مجلس دعوت نمى کرد. اما اتفاقات غافلگیر کننده اى که به دنبال هم به وقوع پیوست ، اساس حکومت پوشالى بنى امیه را زیر و رو کرد.

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
www.SadSalavat.ir
www.SadSalavat.ir
اسرا در مجلس ابن زیاد بخش دوم

اسرا در مجلس ابن زیاد بخش دوم

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

((عبداللّه عفیف )) با چنان لحنى فریاد مى کشید که ابن زیاد ناچار، در نهایت ترس و اضطراب از منبر به زیر آمد و بانگ مى زد: ماءمورین انتظامى ! عبداللّه را بگیرید، دستگیرش کنید، امانش ‍ ندهید، زود، زود او را بگیرید.
عده اى مزدور به سوى ((عبداللّه )) حرکت کردند، ولى قبل از آنکه موفق به دستگیرى او شوند، طرفداران خاندان على علیه السّلام وى را از چنگال خونریزان کوفه و پیروان یزید نجات دادند و در محلى مخفى کردند.
ولى شب هنگام ، مزدوران بنى امیه جهت دستگیرى او اقدام کردند، اما عبداللّه عفیف ، آن مرد شیعه مذهب متقى ، زاهد و پرهیزگار با همراهى گروهى از شیعیان کوفه مسلحانه قیام کرد و به خونخواهى شهداى کربلا برخاست ، او و افرادش در آن شب چنان کار را بر ابن زیاد تنگ کردند که چیزى نمانده بود تا کوفه را از لوث طرفداران بنى امیه پاک کنند. دخترش ((ام عامر)) نیز با رشادت بى نظیرى پدر نابیناى خویش را در حمله و نبرد، راهنمایى مى کرد. 

 

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
www.SadSalavat.ir
www.SadSalavat.ir
اسرا در مجلس ابن زیاد بخش اول

اسرا در مجلس ابن زیاد بخش اول

بسم الله الرحمن الرحیم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

بالا خره اسرا را وارد مجلس ابن زیاد کردند پسر مرجانه سرمست از غرور فتح مجازى ، پیوسته با چوب دستى بر لب و دندان و سر مطهر حسین علیه السّلام مى زد که یکى از حضار، به قولى زید بن ارقم  به شدت اعتراض کرد و از مجلس خارج شد. 

زینب کبرى علیهاالسّلام به طور ناشناس وارد مجلس ابن زیاد شد و در گوشه اى نشست ، پسر مرجانه پرسید: این زن کیست ؟ گفتند: او زینب  دختر على علیه السّلام است . عبیداللّه گفت : شکر خداى را که شما را رسوا کرد و دروغگوییهاى شما را آشکار نمود!! که ناگهان دختر على علیه السّلام ون شیرى زخم خورده به خروش ‍ آمده ، فرمود:

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
www.SadSalavat.ir
www.SadSalavat.ir
سخنرانى دختر على (ع ) در کوفه بخش دوم

سخنرانى دختر على (ع ) در کوفه بخش دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

 

همه از خواب غفلت بیدار شده بودند، چیزى نمانده بود که انقلابى عظیم به وجود آید و کوفه را از لوث طرفداران آل سفیان پاک کنند. به ابن زیاد خبر داده شد که اگر چاره اى نیندیشى ، بیدرنگ شیعیان و پیروان على علیه السّلام قیام خواهند کرد و همه هواداران یزید را از دم شمشیر خواهند گذراند. مردم سرها و اسرا را شناخته اند. زینب کبرى دختر على علیه السّلام به گونه پدرش لب به سخن گشوده و با خطبه اى آتشین ، مردم را مخاطب قرار داده است . تاءثیر کلامش تا بدان پایه است که عنقریب مردم خواهند شورید، همه مردم غضبناک و خشمگین شده اند، از فرط تنفر، علنا به تو و یزید فحش مى دهند و کشندگان حسین علیه السّلام را لعنت مى کنند. زینب چونان پدرش على علیه السّلام سخن مى گوید و کلامش به قدرى مردم را تهییج کرده و تحریک نموده که مستعد انقلابى بزرگ شده اند و زمینه شورش ‍ مهیا شده است ، هرطور هست باید زینب را ساکت کرد وگرنه لحظاتى دیگر، مردم بر ضد تو و حکومت یزید بپا خواهند خاست .

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
www.SadSalavat.ir
www.SadSalavat.ir
سخنرانى دختر على (ع ) در کوفه بخش اول

سخنرانى دختر على (ع ) در کوفه بخش اول

بسم الله الرحمن الرحیم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

روز تاریخى دهم محرم الحرام سال 61 هجرى که مطابق با دهم اکتبر 680 میلادى بود، سپرى شد. با گذشت شب ، آفتاب روز شنبه ، یازدهم محرم از جانب مشرق هویدا گردید. پسر سعد، اجساد کشتگان خود را کفن کرده و پس از خواندن نماز بر آنان ، همه را در گودالى به خاک سپرد، ولى بدن پاره پاره شهدا را همچنان در زیر آفتاب رها کرد و به همراه سپاهیان خود و اسرا، به سوى کوفه روان شد، همینکه به دروازه کوفه رسید، قاصدى از طرف ((ابن زیاد)) به وى گفت : امروز اسرا را بیرون شهر نگهدار.

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
www.SadSalavat.ir
www.SadSalavat.ir
گریه جبرئیل بر مصایب زینب (س)

گریه جبرئیل بر مصایب زینب (س)

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

روایت شده است که پس از ولادت حضرت زینب (س )، حسین (ع ) که در آن هنگام کودک سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا (ص ) آمد و عرض کرد: ((خداوند به من خواهرى عطا کرده است )).
پیامبر(ص ) با شنیدن این سخن ، منقلب و اندوهگین شد و اشک از دیده فرو ریخت . حسین (ع ) پرسید: ((براى چه اندوهگین و گریان شدى ؟)).
پیامبر(ص ) فرمود: ((اى نور چشمم ، راز آن به زودى برایت آشکار شود.))
تا اینکه روزى جبرئیل نزد رسول خدا (ص ) آمد، در حالى که گریه مى کرد، رسول خدا (ص ) از علت گریه او پرسید، جبرئیل عرض ‍ کرد: ((این دختر (زینب ) از آغاز زندگى تا پایان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گریبان خواهد بود؛ گاهى به درد مصیبت فراق تو مبتلا شود، زمانى دستخوش ماتم مادرش و سپس ماتم مصیبت جانسوز برادرش امام حسن (ع ) گردد و از این مصایب دردناک تر و افزون تر اینکه به مصایب جانسوز کربلا گرفتار شود، به طورى که قامتش خمیده شود و موى سرش سفید گردد.))
پیامبر (ص ) گریان شد و صورت پر اشکش را بر صورت زینب (س ) نهاد و گریه سختى کرد، زهرا (س ) از علت آن پرسید. پیامبر (ص ) بخشى از بلاها و مصایبى را که بر زینب (س ) وارد مى شود، براى زهرا(س ) بیان کرد.
حضرت زهرا (س ) پرسید: ((اى پدر! پاداش کسى که بر مصایب دخترم زینب (س ) گریه کند کیست ؟ پیامبر اکرم (ص ) فرمود: ((پاداش او همچون پاداش کسى است که براى مصایب حسن و حسین (ع ) گریه مى کند))
 
الخصائص الزینبیه ، ص 155 ناسخ التواریخ زینب (س ) ص 47
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
www.SadSalavat.ir
www.SadSalavat.ir
ولادت و پرورش زینب

ولادت و پرورش زینب

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

درست ترین گفتار آن است که سیدنا زینب کبرى (س ) در پنجم ماه جمادى الاولى سال پنجم هجرى به دنیا آمده ، و تربیت و پرورش ‍ آن دره یتیمه و مروارید گرانبها و بى مانند در کنار پیغمبر اکرم (ص ) بوده ، و در خانه رسالت راه رفته ، و از پستان زهراى مرضیه (س ) شیر وحى مکیده ، و از دست پسر عموى پیغمبر، امیرالمؤ منین (ع ) غذا و خوراک خورده و نمو نموده ، نمو قدسى و پاکیزه ، و با سعادت و نیکبختى ، و پرورش یافته پرورش روحانى و الهى ، و به جامه هاى عظمت و بزرگى به چادر پاکدامنى و حشمت و بزرگوارى پوشیده شده ، و پنج تن اصحاب کساء به تربیت و پرورش و تعلیم و آموختن و تهذیب و پاکیزه گردانیدن او قیام نموده و ایستادگى داشتند، و همین بس است که مربى و مؤ دب و معلم او ایشان باشند.

منبع :زینب کبرى ، ص 139.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
www.SadSalavat.ir